دستگیری ۳۸۶ متهم به سرقت در اجرای طرح اقتدار امنیت اجتماعی در مشهد زمان برگزاری کنکور سراسری ۱۴۰۴ اعلام شد تلاش‌های ماندگار استاد باقرزاده در توسعه دانشگاه فردوسی و رفاه دانشجویان اختصاص ۲.۲ هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام سیستان و بلوچستان آخرین اخبار از تأثیر معدل در کنکور توصیه‌هایی برای محافظت در برابر آلودگی هوا واژگونی خودرو در بولوار وکیل‌آباد مشهد بدون مصدوم و محبوس تنها نشانه پوکی استخوان «شکستگی» است ستاد حقوق بشر به تصویب قطعنامه پیشنهادی کانادا علیه ایران اعتراض کرد اختلافات مالی بین ۳ دوست در تهران منجر به قتل شد شمارش معکوس برای روشن‌شدن تنور نانوایی در محله عمار یاسر مشهد اعترافات مردی که همسرش را با کلنگ در مشهد به قتل رساند + عکس پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، یکم آذر ۱۴۰۳) | تداوم بارش باران در غالب نقاط استان نگرانی وزیر بهداشت از روند نزولی زادوولد در کشور | ثبت کمتر از یک میلیون تولد در سال ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین اجتماعی فعلاً بیمه تکمیلی ندارند! (یکم آذر ۱۴۰۳) | لطفاً بیمار نشوید انجام ۱۵۰۰ عمل جراحی برای مجروحان حادثه لبنان در ایران تأکید معاون وزیر نیرو بر ضرورت اعمال مدیریت مصرف آب در مشهد افزایش مرگ‌ومیر ناشی از «هاری» در ایران کمبود برخی تجهیزات پزشکی در مشهد که حیات بیمار را به خطر می ‎اندازد ظفرقندی: موافق درمان رایگان سالمندان بالای ۶۵ سال نیستم رمزگشایی از صد‌ها پرونده سرقت در روزهای اخیر | دستگیری ۳۴۱ سارق، کلاهبردار و مالخر اهمیت سرمایه‌گذاری در تحقیقات و فناوری برای رشد علمی ایران| چرا جایگاه علمی‌مان را از دست دادیم؟ ثبت‌نام وام شهریه دانشجویان آغاز شد (یکم آذر ۱۴۰۳) وزیر بهداشت: زیرساخت افزایش ظرفیت پزشکی مهیا نشده است | توضیحات آقای وزیر برای جلوگیری از مهاجرت واکنش کمیسیون اجتماعی مجلس به ابطال بخش غیرقانونی آیین‌نامه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان اشراف اطلاعاتی، زیرساخت فرایند موفقیت‌های عملیات انتظامی و توسعه امنیت اجتماعی است زمین لرزه نسبتا شدید در برازجان استان بوشهر (یکم آذر ۱۴۰۳) تأثیر قابل‌توجه ارتباط با دوستان بر بهبود سلامت روان ورود سامانه بارشی جدید به کشور از روز دوشنبه (۵ آذر ۱۴۰۳) کاهش افسردگی با خوردن ماهی
سرخط خبرها

باور‌های غلط را  باور نکنید

  • کد خبر: ۱۷۲۷۵۵
  • ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۱
باور‌های غلط را  باور نکنید
چه کار کردی که این قدر روی فرم اومدی؟ چطوری این قدر چاق شدی؟ گفت: می‌خوای تو هم مثل من یه کم جون بگیری و روی فرم بیای؟ گفتم: آره، چطوری؟

چند ماهی ندیده بودمش. با هم دوست قدیمی بودیم. اولین چیزی که در آن لحظه به ذهنم رسید، ظاهرش بود. انگار آب زیر پوستش دویده بود. کلی چاق شده بود و  قیافه اش دیگر مثل سابق نبود؛ جوان‌تر شده بود و خیلی بهتر. دل مشغولی همیشگی من لاغری بیش از اندازه بود. با تعجب گفتم: محسن چه کار کردی که این قدر روی فرم اومدی؟ چطوری این قدر چاق شدی؟ گفت: می‌خوای تو هم مثل من یه کم جون بگیری و روی فرم بیای؟ گفتم: آره، چطوری؟

اسم دو تا قرص را نوشت و داد دستم. بعد هم از اثرات عجیب و معجزه وار خوردنش گفت که حسابی راضی ام کند. حتی شکل مصرفش را هم تجویز کرد: یکی نیم ساعت قبل از غذا و یکی نیم ساعت بعد از غذا. از داروخانه بگیر، اما باید آشنا باشه، چون این دارو بدون نسخه پزشک فروخته نمی‌شه.

مهم دانستن دارو بود، برای بقیه راه مشکلی نداشتم. روبه روی مغازه ام یک داروخانه بود که با مسئول فنی اش دوست بودم. اولین کارم این بود که بروم سراغش. اسم قرص‌ها را گفتم، اما یادم بود از عوارضش بپرسم. همین کار را هم کردم و گفتم: این قرص‌ها عوارض خطرناک نداره؟ مرد جوان گفت: معلومه که داره. وابستگی شدید داره. خیلی اثر داره، اما اگه بخوای ترکش کنی، دیگه نمی‌تونی.

 راستش حرفش را قبول نکردم. خیلی زود تأکید کردم: من می‌تونم خودم رو کنترل کنم. هر وقت نخواستم، دیگه نمی‌خورم.

همه چیزی که به چشمم می‌رسید، اضافه وزن دوستم بود و به وابستگی فکر نکردم. خیلی زود دارو‌ها اثر کرد. بی اشتهایی فراموش شده بود. غذای خودم که هیچ، تمام کردن غذای بقیه حاضران در سفره هم با من بود. مدام ضعف داشتم و درحال خوردن هله هوله و غذا بودم.

به دو هفته نرسید که وزنم تغییر کرد. صورت استخوانی ام پر شده بود. اعتمادبه نفسم هم بیشتر شده بود، به ویژه وقتی دوست و آشنا هم متوجه تغییراتم شده بودند و‌ می‌پرسیدند چطور چاق شده ام و راه حل می‌خواستند. برای من که در حسرت یک کیلو اضافه وزن بودم، این همه چاقی پیروزی بزرگی بود.

خوش حالی ام، ولی مدت کوتاهی طول کشید، چون چاق شدن با همان سرعت ادامه داشت. پف کرده بودم و این وضعیت پیش می‌رفت. به قدری که خیلی زود روی بدنم اثر گذاشت. سخت راه می‌رفتم و نشستن و برخاستن برایم مشکل بود. نمی‌دانم چرا این قدر زود از چاق شدن سیر شدم. فکر کردم که دیگر نباید ادامه بدهم و همین میزان کافی است. برای همین تصمیم گرفتم که خوردن قرص‌ها را ترک کنم.

اثرات این کنارگذاشتن، وحشتناک بود. فقط یک روز توانستم تحمل کنم. به محض ترک قرص‌ها اشتهایم به طور کامل از بین رفت. حتی میلی به خوردن چند قاشق برای جلوگیری از ضعف و افت فشار هم نداشتم. آنجا تازه یاد حرف آن دوستم در داروخانه افتادم که گفت این قرص‌ها وابستگی شدیدی دارد. دوباره رفتم سراغ قرص ها، مثل یک معتاد. با اعتماد به دوستم و البته خودخواهی خودم، به دام اعتیاد افتادم. هم جسمم را درگیر کردم، هم روانم را. نمی‌دانستم هروقت اراده کنم، نمی‌توانم ترک کنم؛ چه تصور اشتباهی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->